صبحِ یک روز شلوغ تهرانی است. دوربین «صبح تهران» روشن میشود و ما وارد داستانی میشویم که شاید در ظاهر ساده باشد، اما پشت آن دقت، هنر و هویت نهفته است؛ داستان فرآنید ساخت بج سینه.
شروع داستان؛ ایدهای کوچک با هویتی بزرگ
همهچیز از یک سؤال ساده شروع میشود: این بج سینه قرار است چه چیزی را نمایندگی کند؟ یک برند، یک سازمان، یک افتخار یا یک یادگاری؟ در «صبح تهران» ما باور داریم که بج سینه فقط یک قطعه فلزی نیست؛ یک پیام فشرده است. اولین قدم در فرآنید ساخت بج سینه، شکلگیری ایده و مفهوم است؛ جایی که رنگ، فرم و کاربرد کنار هم قرار میگیرند.
طراحی؛ جایی که فکر جان میگیرد
صبح، بوی قهوه و صدای مداد روی کاغذ. طراحی بج سینه آغاز میشود. لوگو سادهسازی میشود، جزئیات بررسی میشوند و ابعاد دقیق مشخص میگردد. در این مرحله از فرآنید ساخت بج سینه، هر میلیمتر اهمیت دارد. چون قرار است این نشان کوچک، هویت بزرگی را روی لباس افراد نمایش دهد.
انتخاب متریال؛ تصمیمی که کیفیت را میسازد
در ادامه داستان، به کارگاه میرویم. فلز، رنگ، آبکاری و نوع اتصال بررسی میشوند. طلایی یا نقرهای؟ مات یا براق؟ سوزنی یا مگنتی؟ این بخش از فرآنید ساخت بج سینه همان جایی است که تفاوت یک بج معمولی با یک بج حرفهای مشخص میشود.
تولید؛ وقتی ایده تبدیل به واقعیت میشود
دستگاهها روشناند و قطعات یکییکی شکل میگیرند. برش، قالبگیری، پرداخت و رنگآمیزی با دقت انجام میشود. این مرحله قلب فرآنید ساخت بج سینه است؛ جایی که طراحی از روی کاغذ بلند میشود و به یک محصول واقعی تبدیل میگردد.
کنترل کیفیت؛ احترام به جزئیات
در «صبح تهران» هیچ چیزی بدون بررسی نهایی تمام نمیشود. هر بج سینه از نظر رنگ، اتصال و ظرافت کنترل میشود. چون باور داریم یک بج سینه قرار است با افتخار استفاده شود، نه صرفاً نصب.
پایان داستان؛ شروع دیدهشدن
و حالا بج سینه آماده است؛ کوچک، اما تأثیرگذار. فرآنید ساخت بج سینه در اینجا تمام میشود، اما داستان اصلی تازه آغاز شده؛ وقتی این نشان روی لباس مینشیند و بخشی از هویت یک مجموعه یا یک فرد میشود.
«صبح تهران» این مسیر را روایت میکند تا نشان دهد پشت هر بج سینه، یک داستان واقعی از فکر، دقت و عشق به جزئیات وجود دارد؛ داستانی که ارزش دیدهشدن دارد.